شناسایی یکی از شهدای گمنام توسط مادرش+ عکس


او سر پل اول تا ساعت 6صبح مقاومت کرد وچندین تانک دشمن را از بین برد ومحاسره دشمن را شکست،بعد از آن خبر شهادت وی شایع شد ،ولی صبح زود همه از دور دیدند صمصام به تنهائی آر پی جی بردوش از خط مقدم بر می گردد.وقتی نزدیک شد همگی خوشحال شدند وبا سلام وصلوات از او استقبال کردند.

حسن احمدي «پر پرواز» را با موضوع زندگينامه داستاني شهيد احمد كشوري به چاپ سپرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به دنبال اختلاف نظر احمدي با ناشر در زمينه نشر كتاب «پر پرواز»، اين اثر براي چاپ به انتشارات سروش سپرده شد.
«پر پرواز» كه موضوع آن به زندگينامه داستاني شهيد احمد كشوري در فضاي تخيلي تعلق دارد، پس از يك سال توقف به علت اختلاف نظر ناشر و نويسنده، توسط انتشارات سروش راهي بازار كتاب خواهد شد.
احمدي كار نگارش زندگينامه داستاني احمد كشوري، خلبان هوانيروز ارتش جمهوري اسلامي ايران، را به سفارش يكي از انتشاراتيها عهدهدار شده بود؛ ولي به دليل اختلاف ناشر و نويسنده درباره نوع نگارش، اين كتاب را براي چاپ به ناشر ديگري سپرده است.
او گفت، «بازيها و لحظهها» از ديگر آثارش است كه با وجود انعقاد قرارداد با كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، هنوز وارد بازار نشده است.
اين اثر كه داستاني تخيلي در حوزه ادبيات پايداري است و ماجراي آن در تونل زمان پيش ميرود، در قالب اثري سوررئال ويژه نوجوانان نوشته شده است.
احمدي همچنين عنوان كرد، بنا دارد «نامه پروانه» را توسط نشر دانشنگار به مخاطبان نوجوان خود برساند. اين اثر كه 11 داستان در فضاي تخيلي و سوررئال را شامل ميشود، در قالب يك كتاب به مخاطبان تقديم خواهد شد.
اين نويسنده در ادامه گفت، اين روزها در حال نگارش رماني مذهبي با محوريت زندگينامه امام رضا (ع) در قالب سوررئال است. تاكنون كار نگارش يكسوم اين كتاب انجام شده و قرار است توسط انتشارات سروش راهي بازار شود.
سیدالشهدای گردان حمزه
شکرانه شهید شاکری با اهدای سرش + تصاویرمنتشرنشده ازپیکر بی سر شهید
من تو طویله مشغول دوشیدن گاو بودم. یهو دیدم بلندگوی مسجد خبر شهادت، شهیدی رو اعلام می کند با ظرف شیر اومدم بیرون، خوب گوش دادم دیدم میگه: رضا شاکری...سست و بی حال شدم؛ شیر از دستم افتاد و و بچه ها مرا گرفتند…آخرین باری که داشت به جبهه می رفت، آمد منزل ما، پدرش نبود مرا از حوض حیاط دوش گرفت و تا ایوان خانه برد و گفت: مادر جان زحمت شیر دادن تو فراموشم نمی شود.
یک جان دارم اما ده بار خدا این جان ناچیزم را بگیرد ولی امام ما سالم بماند و راضی نیستم کوچکترین ناراحتی امام داشته باشد.

اســـــــتاد کائنات که این کارخانه ساخت
مقصود عشق بود، جهان را بهانه ساخت
منطق شهید یعنی منطق کسی که برای جامعه خویش پیامی دارد و این پیام را جز با خون با چیز دیگری نمی خواهد بنویسد.
رسول خدا فرمود: هر کس برای جهاد در راه خدا (فی سبیل الله) روانةجبهه گردد، برای هر قدمی که برمیدارد هفت صد هزار حسنه دریافت میکند و هفت صد هزار گناهش پاک میشود، و درجهاش هفت صد هزار مرتبه بالا میرود و خداوند ضمانت میکند که به مرگ طبیعی هم که بمیرد او را شهید از دنیا ببرد، و اگر سالم برگشت گناهانش بخشیده شده است و دعایش مستجاب میگردد.١
یاد مین بخیر که سکوی پرواز بود
یاد گلوله ها بخیر که قاصد وصال بودند .
یاد خمپاره بخیر که پیمانه وصل همراه داشت .
یاد منورها بخیر که دیدار چهره های نورانی می آمدند و سرانجام شدت حادت چراغ عمرشان خاموش می شد و آخرین خود را می انداختند .
یاد لباسهایی بخیر که از بس عزیز بودند خدا زمین را به رنگ آنها آفرید .
یاد فانسخه هایی بخیر که کمرهای زرین جهادگران را محکم می کرد و حلقه های اسارت دنیا را نه یکی پس از دیگری که همه را به هم می گسست .
یاد قمقمه ها بخیر که آب حیات از آنها می جوشید و پایان نداشت .

بسم الله الرحمن الرحيم
الله اكبر
اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله اشهد ان علياً ولي الله
اعوذ بالله من الشيطان رجيم صدق الله العلي العظيم السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوندا فقط مي خواهم شهيد شوم
شهيد در راه تو، خدايا مرا بپذير و در جمع شهدا قرار بده. خداوندا روزي شهادت مي خواهم كه از همه چيز خبري هست الا شهادت، ولي خداوندا تو صاحب همه چيز و همه كس هستي و قادر توانايي، اي خداوند كريم و رحيم و بخشنده، تو كرمي كن، لطفي بفرما، مرا شهيد راه خودت قرار ده. با تمام وجود درك كردم عشق واقعي تويي و عشق شهادت بهترين راه براي دست يافتن به اين عشق.

شهيد حاج محمد ابراهيم همت در دومين وصيت نامه بجامانده از خود نوشته است: خويشتن را در قفس محبوس مي بينم و مي خواهم از قفس به در آيم.سيمهاي خاردار مانعند.من از دنياي ظاهر فريب ماديات و همه آنچه كه از خدا بازم مي دارد متنفرم.
*اولين وصيت نامه شهيد همت:
نه یکبار، بلکه چندبار باید این وصیتنامه را بخوانیم و یا به صدایش گوش دهیم تا بفهمیم که چطور جبهه برای بعضیها دانشگاهی بود که حتی بدون گذراندن تحصیلات مقدماتی، از آن فارغ التحصیل شدند و مدرک خود را از اباعبد ا..(ع) گرفتند.
صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پرگشودن، پرستو شدن

67 سانت از رودههایش نبود و شیمیایی بود؛ از 6 سال سختی جراحیهایش در خارج میگفت و میگفت با همین دستهای خودش 250 شهید را از زیر خاک بیرون آورده و همین قدر که دعای پدر و مادر شهدا پشتش هست، برای آخرتش کفایت میکند و هیچ اجر دیگری حتی از جبههاش هم نمیخواهد. آقای موسوی مسئول گروه تفحص منطقه شلمچه در گفتوگویی دوستانه، خاطراتش را روایت میکند:


مي فروشي گفت کالايم مي است
رونق بازار من ساز و ني است
من خميني دوست مي دارم که او
هم خم است و هم مي است و هم ني است.
دلم تنــگ شهیـدان اسـت امشب كه همرنگ شهیدان است امشب
من از خـون شهیـــدان شـرم دارم كه خلقی را به خود سرگـرم دارم
زمن پـرسیــد فــرزنـد شهیـــــــدی كــه بــابــای شهیــدم را نـدیــدی
به من می گفت مادر او جوان بود دلیــر و جنگجـــوی و پـرتـوان بـــود
نمیدانم چه سودای به سر داشت به دوشش كوله باری از سفر داشت
قــدم در كـوچـه بـاغ عشق می زد به جان خویش داغ عشق می زد
چه عشقی؟عشق مولایش خمینی كـــه بـوسـد تـربـت سبــز حسینی
بــه امیـدی كـه از آن گِـل كــام گیرد بگـریـــد تــا دلـش آرام گیــــــــــــرد

حاج «ذبیحالله بخشی» از دوران کودکی زندگی پرماجرایی داشت. پیوستن به آیتالله کاشانی و گروه نواب صفوی در کودتای آمریکایی 28 مرداد، مبارزه با رژیم طاغوت و حضورش در هشت سال دفاع مقدس و قربانی شدن فرزندانش در راه اسلام روایتی است از پرباری زندگی این پیرجبههها که امروز چهل روز است که از فراقش میگذرد.
اولین کسی بود که آمد و گفت می خواد معبر باز کنه ..
چند قدم دوید به سمت میدان مین و ایستاد ..
همه فکر کردیم ترسیده !
یکی گفت :این طفلک فقط 14 سالشه !!
برگشت به سمت ما..
پوتین هایش را در آورد و گفت :"اینها نو هستند"
بعد به سمت میدان مین دوید..
شادی روح شهدا صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
آیا می دانید : بزرگترین آرامگاه دسته جمعی كشف شده مربوط به شهدای طلاییه بوده و تعداد پیكرهای مطهر 140 شهید یكجا كشف شده است.
آیا می دانید : تعداد شهدای كشف شده در عملیات تفحص بیش از 48000 شهید می باشند.
خواب شهادتش در اربعین تعبیر شد.
000.jpg)
پس از پیروزی انقلاب و تشکیل بسیج مستضعفان به فرمان امام به عضویت بسیج در آمد. با تشدید غائله کردستان، رهسپار آن منطقه شد. در کنار مبارزه مسلحانه با ضد انقلاب با سخنرانی های کوتاه خود به روشنگری مردم می پرداخت. صمصام در قله های پر برف کردستان مسئولیت گردان روح اللّه را بر عهده داشت. نیروهای وی از محورهای جانوران تا محور دزلی و توتمان مستقر بودند.